bahrampishgir

ایرانگردی/ تاریخ/ خاطرات/گردشگری/ یادداشتها/

bahrampishgir

ایرانگردی/ تاریخ/ خاطرات/گردشگری/ یادداشتها/

پارک طبیعت تهران ( پل طبیعت تهران )

در تاریخ 10 فروردین 1395 به اتفاق تعدادی از فامیل ها بازدیدی از پل طبیعت تهران داشتیم تا بچه ها و خودمون از فضای زیبای آنجا استفاده کرده و نفسی بهاری برگیرم ، هوا نه سرد و نه گرم و گاهی نمکی بارانی بود ولی بعد بکلی هوا عالی و  بسیار مطبوع و دلپذیر شد.

اولین باری بود که به پارک مذکور می رفتم پارکی بسیار زیبا بود و در ذهن نمک آبرود شمال را نمودار می کرد. کوههای زیبای البرز بر فراز تهران نمودار و برف سفید آن جلوه خاص داشت ولی به نظر می رسید که با شروع برگشت مسافران نوروزی به تهران دیگر این منظره تکرار نخواهد شد.

صدای استاد

صدای استاد

امسال مطابق هر سال به مناسبت عید نوروز و آغاز سال جدید پیام تبریک برای همه دوستانی که شماره اونها را داشتم فرستادم که برخی بلافاصله و برخی در فواصل بعد به صورت پیام پاسخ تبریک اینجانب را دادند . یک روز که به آریشگاه رفته بودم دیدم تلفن همراهم زنگ می خورد  گوشی را که برداشتم دیدم صدای استاد عزیزم جناب آقای دکتر خلعتبری  را شنیدیم که تلفن زده بودند و در پاسخ به پیام این حقیر به پیام اکتفا نکرده بودندو فرموند از اینکه صدای حقیر رو می شنوند خوشحالند بنده نیز بسیار خوشحال شدم این موضوع را به جناب آقای دکتر حاجی بابایی دوست عزیزم در دانشگاه اراک گفتم و از بزرگ منشی استاد گفتم  فرمودند: که ایشان بزرگ زاده اند به این خاطر خودشون را نمی گیرند و مغرور نیستند.

بعد از 20 سال

سالها گذشت تا خبری از استاد دکتر رضا شعبانی نداشتم ، هرچند از دوستان جویای احوال ایشان بودم ، نخستین بار بعد از بیست سال هنگامی که برای مراسم هفتمین سال درگذشت استاد دکتر عبدالحسین نوایی که به مساعدت انجمن ایرانی تاریخ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر گزار شده بود شرکت کردم ، ایشان را ملاقات کردم که هرچند روزگار آثار خودش را بر جای گذشته بود ولی هنوز کلامش گیرا بود و محکم و استوار که به عنوان اولین سخنران در آن مراسم ایراد نطق فرمودند.

در آن مراسم با توجه که مراسم فقط به سلامی و علیکی بیشتر بسنده نمی شود ما نیز سلامی و علیکی به استاد گرامی نمودیم و استاد اندکی بعد از سخنرانی به دلیل گرفتار مراسم را ترک کردند. بنده نیز در آن مجلس ذکر خیر از استاد دکتر شعبانی و اینکه چگون ایشان سبب آشنایی من و جناب آقای دکتر نوایی شدند خاطره ای در مورد استاد گرانقدر نوایی گفتم و از بزرگواری و کرم استاد نوایی یاد کردم.

 دومین باری که استاد عزیزم جناب آقای دکتر شعبانی را دیدم مربوط به مراست تجلیل از اساتید پیش کسوت بود که در دانشکده ادبیات علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی برگزار می شد ، به اتفاق جناب آقای حاجی بیگی یک از دوستان شرکت کردم که در مراسم مذکور من و جناب حاجی بیگی چند عکسی با اساتید عزیزم از جمله جناب آقای دکتر شعبانی و دکتر خلعتبری گرفتیم که هنوز  عکسهای مذکور هنوز هم بدست ما نرسیده است.

اما در سال 1394 که همسرم در رشته تاریخ ایران اسلامی واحد علوم و تحقیقات قبول شدند این خود زمینه ای برای ارتباط بهتر و بیشتر با استاد گرانقدر جناب آقای شعبانی شد. تلفن استاد را بدست آوردم و چندبار زنگ زدم ولی کسی جواب نداد تا اینکه یکبار دیدم تلفنم به زنگ خورد گوشی را که برداشتم صدای استاد عزیزم جناب آقای دکتر شعبانی بودند که فرمودند شما زنگ زده بودید؟

فرمودند بله استاد و به معرفی خودم پرداختم که ایشان بیاد آوردند و جویای احوال اینجانب شدند. وقتی خودم را معرفی کردم و از گذشته گفتم انتظار نداشتم که استاد بنده را بیاد بیاورند چون مدتها از آن سپری شده بود ، اما استاد بخوبی یادشان اومد و فرمود یادم هست پیشگیر نازنین و بنده را مورد تفقد قرار دادند. 

به مناسبت سال جدید نیز به منزل استاد شعبانی تلفن زدم و سال نو را خدمت استاد تبریک گفتم و برای ایشان طول عمر همراه با سلامتی از خداوند منان خواستم و ایشان با همان بزرگواری گذاشته تلفن را برداشتند و بنده را مورد الطفات قرار دادند. 

اسماعیلیان در ترشیز( کاشمر )

زمانی که بیشتر ایرانیان سنی مذهب بودند در برخی از نواحی ایران از جمله آوه ، ساوه و برخی نواحی خراسان از جمله سبزوار و ترشیز گرایش به مذهب شیعه از جمله شیعه اسماعیلی داشتند . هنگامی که دانشجو بودم از جاده کوهستانی کاشمر به نیشابور راهی تهران می شدم از مسیر کوهستانی و صعب العبور کوهسرخ می گذری و آبی روان در دره های پرپیچ و خم دره جاری است. به نظرم بنده مکانی بهتر از این جا برای اسماعیلیان نبوده است. آنها می توانستند بر روی قلل صعب العبور اینجا قلعه بسازند و آب مورد نیاز خود را نیز از این رودخانه تامین کنند. به نظر بنده اگر بخوبی در این منطقه کند و کاو شود هنوز هم می شود آثار قلاع اسماعیلی را در این منطقه یافت.

تدریس فیزیک

همان طور که می دانید یکی از درس های اصلی دانش آموزان رشته ریاضی فیزیک ،درس فیزیک است .  اولیا دانش آموز با همه مشکلاتی که دارند تلاش می نمایند که فرزندانش را در مدارس که بنظرشون خوب می رسد یا دوستان و آشنایان توصیه می کنند انتخاب کنند. اما بعد از مدتی که از تحصیل فرزندشان می گذرد بویژه در پایان امتحانات و آزمونها ، یکباره اولیا می فهمند که فرزندشان از آمادگی لازم برخوردار نبوده و کارنامه چندان خوبی بدست نیامده است. وقتی موضوع را به مدرسه اعلام می نمایید مدرسه بجای آنکه پاسخگو باشد دست پیش می گیرد تا عقب نباشد و  از اولیا می خواهند که کاری برای تقویت درس دانش آموزشون بکنند گویا  مدرسه وظیفه اصلی خود را فراموش کرده زیرا این پدر و مادر با زحمات زیاد  شهریه مدرسه را برای تقویت و آموزش فرزندشان پرداخته اند. 

هرچند دانش آموز نیز باید تلاش و سعی خود را بکند اما در اینجا تکلیف مدرسه چیست چرا هیچ راهکاری برای تقویت دانش آموز ندارند چرا اولیا را به مدرسه نخوانده اند ؟ چرا روشهایی نوینی برای دانش آموزان ارایه نداده اند ؟چرا از معلمان خبره و مدرسان خوب استفاده نکرده اند؟ چرا هیچ برنامه ریزی نوینی انجام نشده ؟ چرا از کسانی که خود موفق نبوده اند برای برنامه ریزی استفاده شده است؟ و صدها چرای دیگر!

اولیا که سخت یکه خورده اند تلاش می کنند که با تدریس خصوصی و گرفتن معلم خصوصی عقب ماندگی درسی را جبران کنند این درحالی است که خیلی از این معلمان خصوصی هم با چند جلسه نمی توانند عقب ماندگی درسی را که باید یک ترم یا دو ترم تحصیلی  باید کار می شد را جبران کنند.

اما من در اینجا نمی خواهم همش از ناکامی ها صحبت کنم می خواهم بگویم کسانی و دبیرانی نیز هستند که موفق می شوند در همین چند جلسه راه طولانی را بسیار کوتاه کنند و بسیار موفق عمل کنند. این موضوع در مورد پسرم که سال سوم ریاضی فیزک بود پیش اومد. نمره پسرم در در فیزک اصلا خوب و رضایت بخش نبود و معلم خصوصی که گرفتیم هم راه بجایی نبرد تا اینکه یکی از دوستان یک دبیر را معرفی کردند و گفتند که نتایج بسیار خوبی گرفته اند و بکلی مشکل فیزک فرزندشان را برطرف کرده اند ، ما که ناامید بودیم خواستیم تا از تجربیات این دبیر  هم استفاده کنیم تا بعدها پشیمان نشویم . بنابراین از وی دعوت کردیم که چند جلسه ای با فرزندمون تدریس فیزک نمایند بعد از چند جلسه فرزندم گفت که فیزک برایش با توجه به نحوه تدریس این استاد بسیار شیرین و جذاب شده ، با خودم گفتم ای کاشی همه مدارس از این دبیران خبره استفاده می کردند و این فرد کسی نبود جز جناب آقای مهندس ابوالفضل نومی که تلفن ایشون رو در اینجا می دهم که اگر کسی خواست استفاده نمایند. ( 09127181983 )