bahrampishgir

ایرانگردی/ تاریخ/ خاطرات/گردشگری/ یادداشتها/

bahrampishgir

ایرانگردی/ تاریخ/ خاطرات/گردشگری/ یادداشتها/

روستای ایلاق طبس

در فاصله اندکی از کوه زیبای سرهنگی و بعد از گذر از روستای یخاب در بالادست روستای یخاب در دهانه کوهی آبی هرچند اندک ولی پایدار و گوارا از دل زمین می چوشد ، درختانی و گل و گیاهی و آثار زندگی ساکنانی که با تلاش و سخت کوشی در این منطقه زندگی می کرده اند. اینجا روستای ایلاق است که مردمان ساکن آن با سخت کوشی خانه های خود را از سنگ و گل ساخته اند. روزگاران گذشته که بارش برف و باران زیادتر بوده است رونق زندگی ، کشاورزی و باغداری را نیز برای ساکناش در کنار دامداری به ارمغان می آورده است. اما سالهای کم بارش و کم آب ناچار به دست فروهشته و به اندکی آبرسانی به چند درخت و سیراب کردن چند مسافر و دام قناعت می کند.این روستا سالهای رونق و کسادی را به خوبی بیاد دارد زندگی همراه با فراخی و گاهی هم با تنگ دستی مثل طبیعت کویر به هر حال دیدن آن برای گردشگران و مسافران خالی از لطف نیست اگر با دیده ای عمیق به آن نگریسته شود می توان مردمانی که در تلاش و تکاپو برای زندگی رفت و آمد می کنند را به دیده دل دید.

نگاهی به گذشته

من ( بهرام پیشگیر ) در یکی از روستاهای حاشیه کویر طبس متولد شدم پدرم به شغل کشاورزی و دامداری همزمان باهم مشغول بود کوههای حاشیه کویر و گیاهان و گلهای بهاری آن در آن روزها خاطرات شیرنی را به ذهنم متبادر می کرد هنوز کودکی بیش نبودم که پدرم به دلیل غم از دست دادن برادرم در یک حادثه در هنگام خدمت سربازی ترجیح داد که ترک وطن کرده و راهی دیار دیگری شود ، شاید بشود با این سفر یاد و خاطرات فرزندش را کمی فراموش کند. دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدارس روستای شهرآباد از توابع کاشمر سپری کردم و بعد برای اتمام دوره دبیرستان در شهر بردسکن از توابع کاشمر مشغول درس خواندن شدم . دوران دبیرستان یکی از بیاد مانده ترین دوران است مجبور شدم که خانه ای اجاره و با دوستان و همکلاسی ها درس خواندن را تجربه کنیم راهی بوستانها و تپه های اطراف بردسکن و درس خواندن در طبیعت را تجربه کردیم. در سال 1368 وارد دانشگاه شهید بهشتی تهران در رشته تاریخ شدم . دوران دانشگاه شهید بهشتی یکی از بهترین دوران زندگیم بود فضای دانشگاه اساتیدی که بیشتر دوست و برادر بودند از جمله جناب آقای دکتر خلعتبری ، دکتر شعبانی و ... و دوستان و همکلاسی ها که هیچ وقت از یاد و خاطرم نمی رود. یادش بخیر بعد از اتمام لیسانس بلافاصله در کارشناسی ارشد تاریخ با رتبه 6 قبول شدم. یادم نمی رود یک روز که جناب آقای دکتر مصدق وارد کلاس شد و گفت پیشگیر کیست گفتم من ، بلافاصله همکلاسی ها گفتند که فوق لیسانس قبول شده ، گفت عالی هست بعد از آن وقت با دکتر مصدق بیشتر آشنا شدم او فردی دلسوز و طرفدار ایده و عقاید جدید بود دوست داشت که تاریخ را با روش دیگر جستجو کرد باید با دید جدیدی نگریست باید چیزی غیر از آنچه استاد می گوید دید و نوشت. فوق لیسانسم علیرغم اینکه در همه دانشگاهها قبول شده بودم به پیروی از دوست عزیزم جناب آقای دکتر اسماعیل حسن زاده موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ( پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را انتخاب کردم ) در هنگام دانشجویی یک سالی در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایرا ن به صورت ساعتی همکاری کردم این دوران همیشه در خاطرم بوده و هست و خواهد بود . بویژه استاد عزیزم جناب آقای دکتر عبدالحسین نوایی که بسیاری نکات از او آموختم یادش بخیر و روحش جاودانه باد.

حمله عربستان به یمن

این روزها شاهد حمله عربستان به ملت مظلوم یمن هستیم و ایرانیان از روزگاران کهن به این کشور سرسبز همدلی داشته و در مقابل قدرتهای آن روزگاران و این روزگار از  ملت یمن حمایت کرده ، حمایتهای ایران همچون تامین نیازهای اولیه زندگی برای مردمی که درمانده اند و خانه کاشانه اشان ویران شده یکی از همدلی ایرانیان می باشد. در زمانی که حبشه به یمن حمله کرد و خانواده حاکمیتی یمن را از بین برد یکی از افراد این خاندان به دربار انوشیروان ساسانی پناه آورده و از وی خواست که برای بازگشت قدرت به خاندانش در یمن کمک کند ، انوشیران سردارش وهرز دیلمی را با چند کشتی به یمن فرستاد و وهرز به کمک مردم یمن حبشی ها را از یمن بیرون کرد و ایرانیان تا زمان ظهور اسلام حکومت یمن را در دست داشتند و معروف به ابنا بودند به هر حال گروهی از ایرانیان در یمن مانند و منشا خدمات فراوان از جمله گسترش مذهب شبعه در یمن شده و سرانجام در میان مردم آنجا هضم شدند. 

درگذشت مردی از اصحاب فرهنگ و ادب( دکتر صادق آیینه وند )

متاسفانه چند روز پیش با خبر شدیم که جناب آقای دکتر صادق آیینه وند مردی از اصحاب تاریخ و فرهنگ این دیار به رحمت ایزدی شتافته است. این خبر غیر مترقبه بود زیرا استاد عمر چندانی نداشتند و در این اواخر یک سال و خورده ای کرسی استادی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را بر عهده داشتند ، استاد آیینه وند در همین مدت کم ریاست پژوهشگاه فرموده بودند که در مدتی که ایشان عهده دار این سمت هستند کسی نه اخراج و نه جابجا شود. خاطره ای که استاد دارم بر می گردد به سالها پیش یعنی سال 1375 که من دانشجو تاریخ بودم و یکی از استاد پژوهشگاه سرکار خانم آذرمیدخت مشایخی من را خدمت ایشان معرفی کردند که از ایشان به عنوان استاد راهنما بهره برگیریم روزی که ایشان در دانشگاه تربیت مدرس بودم خدمتشان رسیدم فردی با متانت را دیدم که با کمال ادب و احترام  با من رفتار کردند هرچند که قسمت نشد که از رساله ام را با ایشان بگیرم و لی هنوز رفتار مودبانه ایشان و برخورد ایشان که یک دنیا آرامش را با خود به همراه داشت از یادم نمی رود. یادش بخیر و روحش جاودان باد.

روستای سنجتو طبس

در اینجا می خواهم یکی از جاذبه های کویر طبس را به شما معرفی کنم ، بعد از گذشتن از عشق آباد طبس در دل کویر به منطقه ای می رسیم که به کوه یخاب معروف است این منطقه جاذبه های گردشگری فراوانی دارد که تا کنون شناخته نشده و کسی از آن مطلع نیست ، بویژه که حاشیه کویر قرار دارد. در روستای سنجتو چند خانواری نزدیک دره ای زندگی می کنند که از دل این دره آبی گوارا از دل کوه بیرون می آید آبی بسیار گوارا ، بوی گیاهان کوهستان از جمله کاکوتی آدم را سرمست و سرزنده می کند در داخل این دره درختان انجیر ، زردآلو و ... خود نمایی می کنند ، صدای پرندگان و جیرجیرک ها و غیره انسانها را از زندگی شهری دور نگه میدارد و طبیعت ناشناخته ایران را برای اانسان یادآوری می کند.